۱۳۹۴ شهریور ۱۸, چهارشنبه

نــه آقای اوباما این رسمش نیست .


این پروژه "نظم نوین جهانی" شما فقط دنیا را به بی نظمی و هرج و مرج کشانیده است.
تا زمانیکه شما با اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز کشور لیبی و شروع بمباران آن کشور با هواپیماهای  B2 ، دنیا کدام آواره و پناهنده ای از کشور لیبی میشناخت؟
زمانیکه خاک عراق را با ماشینهای جنگی فوق مدرنتان شخم زدید خودتان خوب میدانستید که در این کشور سلاحهای کشتار دسته جمعی پیدا نمیکنید! هدفتان فقط دستیابی به چاههای نفت عراق بود.
از اینکه افرادی همچون قدافی و صدام حسین دیکتاتور بودند حرفی نیست ولی اینکه شما به بهانه عدم دمکراسی و نبودن حقوق بشر با لشگرکشی به شمال افریقا و خاورمیانه باعث و عامل قتلعام صدها هزار نفر انسان بیگناه اعم از مرد و زن و کودک شدید لکه سیاهی بر دامن ایالات متحده آمریکا شد.
هنوز هم در باره حادثه 11 سپتامبر و اینکه اصلا شخصی بنام بن لادن وجود خارجی داشته یا نه حرف و حدیث بسیار است ولی شما در افغانستان هم به همان جنایاتی دست زدید که در لیبی و عراق کردید.
آغازگر تمام این هرج و مرج ها شما بودید که تعدادی از سایر کشورها را هم تشویق به همراهی با خود کردید.
من اگر امروز جای این رهبران بیعرضه اروپایی بودم این آوارگان و پناهندگان را با کشتی و هواپیما به آمریکا میفرستادم. چونکه آمریکا مسبب اصلی این هرج و مرج است.
چگونه است که از ورزشکاران ما که برای مسابقات ورزشی به آمریکا می آیند انگشت نگاری میکنید و ساعتها آن ها را بشکلی توهین آمیز در فرودگاههایتان معطل میکنید ولی از کشورهای اروپایی انتظار دارید تا هر روز هزاران آواره و پناهنده را چشم بسته پذیرا شوند؟
آیا بعد از به آتش کشیدن منطقه شمال افریقا و خاورمیانه قصد دارید تا اروپا را هم به هرج و مرج بکشانید؟ چه کسی میتواند تظمین کند که در میان موج آوارگان خرابکاران و جهادگرانی از داعش (ISIS) نیست؟ اکثریت قریب به اتفاق این آوارگان کسانی هستند که هواپیماها و پهباد های شما خانه و کاشانه آنها را بمباران و نابود کردند! کدام دیوانه ای حاضر میشود تا مصافات زیادی را با قایقهای لاستیکی و باد کرده بپیماید تا به منطقه امنی برسد؟ این قاچاقچیان آدم چه کسانی و کجا هستند که با دریافت هزاران دلار این آوارگان بینوا را به دست امواج کشنده مدیترانه میسپارند؟ آیا این حقیقت دارد که دست روتچیلد در این ماجرای پردرآمد قاچاق انسانها دیده میشود؟
آقای اوباما، دست از این پروژه نظم نوین جهانی بردارید! نیروهای نظامی و ماشین آلات مرگبار خود را به آمریکا برگردانید! مردم فلاکتزده افریقا و خاورمیانه را بحال خود بگذارید!  دیگر بس است! از اینکه ارتش شما قویترین و مدرنترین ارتش دنیاست حرفی نیست ولی اینکه هر روزه در گوشه دیگری از دنیا به آتش افروزی میپردازید نه در قانون حقوق بشر نوشته شده و نه پیشرفتی در جهت دمکراسی است. هم خودتان زندگی کنید و هم بگذارید تا مردم دنیا زندگی کنند.
نگاه کنید که از زمان شروع عملیات خونریزانه شما در شمال افریقا و خاورمیانه تا کنون چند نفر از جوانان سرباز آمریکایی کشته شده اند؟ چند صد هزار نفر در سوریه و عراق و افغانستان کشته شده اند؟
امروز دنیا میداند که از زمانی که شما تصمیم به سرنگونی سامانه پادشاهی ایران گرفتید تمامی منطقه خاورمیانه و حتی شمال افریقا  صلح و آرامش بخود ندیده . اشتباه مرگباری که آمریکا و رئیس جمهور گجستکش جیمی کارتر در برنامه سرنگونی سامانه پادشاهی ایران کرد قابل گذشت نیست. با سقوط سامانه پادشاهی ایران شما ستون نگاهدارنده خیمه آرامش خاورمیانه را زدید. از آن پس دیگر روزی نیست که خاورمیانه رنگ آرامش بخود ببیند.
امروز دیگر تمام دنیا میداند که حقوق بشر و دمکراسی فقط و فقط بهانه ایست برای چپاول معادن نفتی و دیگر معادن ارزشمند زیر زمینی. نیروهای نظامی شما در عرض یکهفته ارتش نیرومند عراق را به زانو درآورد حالا چگونه است که نیروهای حکومت اسلامی داعش هر روزه بنوعی در خاورمیانه جولان میدهد و میکشد و ویران میکند و سر میبرد ولی کسی حریفش نمیشود؟ این همه تجهیزات مدرن نظامی اعم از ماشین آلات جنگی و سلاحهای مرگبار را اینها از کجا می آوردند؟ اینان از کجا حمایت مالی میشوند؟ آیا داعش دست درازیست که از جانب آمریکا و اسرائیل و بعضی از حکومتهای دست نشانده عربی حمایت میشود؟
آقای اوباما، باور کنید که دیگر زمان آن رسیده تا جل و پوستتان را از خاورمیانه و شمال افریقا جمع کنید! هنوز هم وقت دارید تا آبرو و حثیت کشور ابراهام لینکلن را حفظ کنید چون فردا خیلی دیر است.
ع . ه

۱۳۹۴ شهریور ۱۵, یکشنبه

ماجــرای جالب یکی از بازدیدهای مخفیانه محمدرضاشاه فقید از پروژهای عمرانی آنزمان کشور !


دریکی از روزهای سال1340دو نفرناشناس درپایگاه چهارم شکاری دزفول بدون آنکه کسی بداند و آنها را بشناسد از هواپیما خارج میشوند و سوار بریک جیپ معمولی از پایگاه خارج شده  و جاده شوش را درپیش میگیرند ...........
ادامه داستان از زبان شادروان کاظم محمدی ساکن شوش و نگهبان بزرگترین شرکت تولید شکر در حال ساخت خاورمیانه بود، یک روز که درحال نگهبانی دادن از تجهیزات شرکت بودم، دو نفر با یک خودروی پلاک معمولی جیپ در کنارمحل نگهبانیم ایستادن، دو نفر از ماشین پیاده شدند و به پیش من آمدن سلام کردن، جواب سلام دادم ترسیده بودم که نکند اینها در پی سرقت به اینجا آمده باشند زیرا من در آن موقع تنها بودم........
از آنان سوال کردم که آیا بدنبال کار آمدید میخواستم ببینم در پی چه هستند درنگاه اول چهره یکی از آن دو در نظرم آشنا آمد، آن دو نفر گفتن بله ما در پى کار آمدیم وظیفه ما این است که بر ساخت شرکتهای 12گانه توسعه کشاورزی خوزستان نظارت مخفی داشته باشیم تا جلوی کسانی را که در پیش برد این پروژه ها هرگونه اخلالی ایجاد می کنند را بگیریم و در این راه تو باید به ما کمک کنی. راننده ماشین حکمی به من نشان داد با اینکه سواد نداشتم اما از جای مهر و شکل آرم شاهنشاهی که روى پول دیده بودم دیگر جای سوالی برای من نمانده بود.
پس از اطمینان به آنها، آن دو شخص را به خوردن چای کارگری که خودم بر سر آتش و زغال درست کرده بودم دعوت کردم و این دو نفر همانند تمام انسانهای خاکی که دیده بودم برسرزمین کنار من نشستن.
بنده بارها و بارها از آنان عذرخواهی کردم چون مقام آنها از بنده بالاتر بود و به عنوان دو نفر مهمان و مأمور دولتی شرم داشتم که بر سر زمین خاکی بنشینند.
جواب زیبای راننده جیپ بخاطر این شرمساری من هیچ وقت از یادم نخواهد رفت، ایشان فرمودند: «ما برای سرافرازی این خاک به اینجا آمده ایم و افتخاریست که بر این خاک قدم بگذاریم ودرکنارکسانی که زحمت کش واقعی این مملکت هستندبنشینیم زیرا تمام زندگی ما بخاطر آبادسازی همین خاک است و هیچ گاه خودمان را بالاتر از کسانی که برای این مملکت بادستان خودزحمت می کشندنمی دانیم.»
پس از این جمله شخص راننده از من پرسید که اسامی تمامی کسانی را که به اموال و ساخت پروژه خیانت کرده اند را به ما بگو، تو در امان شاهنشاه هستی و ما فرستاده مستقیم شاهنشاه هستیم و با نام بردن این اشخاص هیچ احدی نمی تواند به شما زور بگوید و یا از کار بی کارتان کند، بنده هم اسامی 5 نفر ازکسانی را که هم خودم وهم تمام کارکنان وکارگران می دانستیم را به این دونفر دادم، این افراد با سؤاستفاده از پست و مقامشان دارایی زیادی به جیب زده بودن و کسی از کارکنان هم نمی توانست از ترس اخراج زبانش را بگشاید ........
پس از دادن اسامی به این دونفر وخوردن یک چای راننده از بنده پرسید، آیا از حقوقت راضی هستی و می توانی زندگی و امورات را براحتی بگذرانى! بنده به آنان گفتم ما در پوشاک و خوراک مشکل نداریم اگر حقوق ما را 30درصد افزایش دهند بجای اینکه 3سال طول بکشد تا صاحب خانه شویم 2ساله با همین حقوق صاحب خانه هم خواهیم شد و دیگر در سایه شاهنشاه هیچ نگرانی نخواهیم داشت.............  
وقتی این سخن را گفتم راننده سرش را پایین انداخت گویی که احساس کردم بغض و اشک در چشمانش جمع شده و دیگر طاقت سخن با من را ندارد من درجریان نبودم که چه شده است و از ایشان جویای این رفتار او راشدم ودستم را به سرشانه ایشان بردم و معذرت خواهی کردم در جواب به من باصدای لرزانى گفت:
«اگر شاهنشاه بداند که کارگرانی که برای این مملکت و سرافرازی این مملکت سخت کارمی کنند و زحمت می کشند خانه ندارند هیچ گاه از شدت خشم خوابش نخواهد برد وهرگز لب به غذا نخواهد برد»
در این میان دیدم نفر دوم اشک از چشمانش جاری شد و بدون اینکه صدایی از او دربیاید بلند شد و رفت داخل جیپ و چیزی را با خود آورد
هنوز من گیج بودم که چرا این دو نفر این چنین رفتاری می کنند!
دیگر از آنان نپرسیدم چون میدانستم بیشترنارحتشان می کنم.
نفر دوم وقتی آمد یک بسته که حاوی 2 سکه طلا بود به بنده دادن و گفتن این به پاس راستگویی شما از طرف شاهنشاه آریامهر است این هدیه را بپذیر و من هم گرفتمش.
زمان خدا حافظی فرا رسید و راننده آمد جلو و من با ایشان رو بوسی کردم پس از ایشان با همکار راننده رو بوسی کردم بابت این هدیه که از شاهنشاه به من داده بودن خیلی خوشحال بودم.
در زمان رفتن شخص راننده به من گفت: «این بهترین چای عمرم بود که درطول زندگیم خوردم از شما سپاسگذارم»
و تا چند وقت آینده تمام مشکلات شما برطرف خواهد شد و دیگر آن دو رفتن و خدا حافظی کردن............................
فردای آن روز بود که چند نفر از سازمان امنیت ملی کشور آمدن (ساواک) و مرا به اداره یشان در شوش بردن من که نمی دانستم چه خبر است به اجبار رفتم.
از من پرسیدن آیا دیروز کسانى پیش تو آمدن!
در جواب گفتم بله گفتن تمام ماجرا را از اول تاآخرش برای ما بازگو کن بنده هم تمام ماجرا را بازگوکردم .................بازجو به من بعداز پایان سخنانم گفت: آیا شما آن دونفر را شناختید!من گفتم نه آن دو نفر لباس معمولی داشتند و انسانهای خاکی بودند، تا کنون ندیده بودمشان اولین بارم بود. 
بازجو گفت خوشا بحالت که با صداقت سخن گفتی، آن دونفر آریامهر شاهنشاه محمد رضا شاه پهلوى و ﺳﺮﻟﺸﮑﺮ ﺣﺴﻦ ﭘﺎﮐﺮﻭﺍﻥ رئیس سازمان امنیت ملی بودندکه همیشه بصورت مخفی ودر لباس مبدل و بدون برنامه ریزی از قبل، به پروژهای عمرانی کشور سر میزنند، برو و خوشحال باش که میزبان آریامهر بودی........................
این فرصت برای هرکسی پیش نخواهد آمد.
پس از اینکه فهمیدم ایشان آریامهر بوده است اشک برچشمانم جاری شد.
چون تازه فهمیدم چرا آن مرد بزرگی که سرش را جلوی من پایین آورد و اشکش پس از سخنان من جاری شد شاهنشاه ایران بوده است که جلوى من که یک کارگربودم سرخم کرد و اشک ریخت.
من به خودم افتخارمی کنم که میزبان ایشان بودم هر چند که فقط یک چای ساده برای پذیرایی این دو بزرگوار داشتم.
بدون شک تنها کسی که برای فقرمردم ایران دل سوخته بود و حاضر بود خودش کوچک شود تا ایرانش بزرگ شود شاهنشاه آریامهر محمدرضا شاه بزرگ بود.
این نوشته را که از اسناد ساواک برداشت شده واسنادش درخود جمهورى اسلامی موجود است را حتا سینه به سینه مردم شوش روایتش کردند، دراختیار شما گذاشتم تا بدانید ما چه نگینی داشتیم و از دستش دادیم.
جالب اینجاست دوستان که پس از این واقعه شاهنشاه دستور دادن تا برای تمام کارکنان و نگهبانان و تمام پرسنل 3 شرکت حریر پارس، نیشکرهفت تپه، و شرکت قند خوزستان که همگی از بزرگترین شرکت های تولید قند و شکر و کاغذایران هستند در کنار خود شرکت هابرای رفاه مردم بومی و کارگران شهرک سازی و خانه بسازند امروز به آن خانه ها خانه های سازمانی مى گویند که بسیاری از مردم پس از 60 سال هنوز در هفت تپه درآنها ساکن هستند و برکت وجود شاهنشاه آریامهر 3 نسل در آنها زیسته. استخر ورزشگاهای سرپوشیده و تمامی امکانات رفاهی دیگرهم در آن برای رفاه مردم فراهم شد.
جاوید باد خاندان ایران ساز پهلوی

۱۳۹۴ شهریور ۱۲, پنجشنبه

فاجعــه در قلب خلیــج فارس / فــروش خاک ایـــران به امــــاراتی ها توســــط جمهوری اســـلامی !



فروش خاک کشاورزی ایران به کشورهای قطر و امارات!
***


در حالی که تولید یک سانت خاک در طبیعت  ۴۰۰ سال طول می‌کشد، سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: خاک کشاورزی کشورمان به کشورهای حاشیه 
فاجعه در قلب خلیج فارس/ فروش خاک جزیره ایرانی به اماراتی‌ها!خلیج ‌فارس به ویژه قطر و امارات صادر می‌شود.
آیا این یک فاجعه نیست ؟

جزیره هرمز در ۸ کیلومتری بندرعباس به عنوان جزیره ای شناخته می شود که خاک مرغوب و باکیفیتی در اختیار دارد که در صنایع مختلف می توان از آن استفاده کرد اما این خاک چند سالی است که به صورت خام و بدون نظارت در حال خارج شدن از کشور است.
در جدیدترین اقدام، سودجویان این بار به سراغ جزیره هرمز رفته اند و خاک سرخ ارزشمند آن را به کشورهای مختلف به صورت فله ای و بدون آنکه پشت پوشش خاصی پنهان شوند، صادر می کنند.بخشدار: هر کیلو خاک جزیره ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار ارزش دارد
به گزارش صبحانه، نعیمی بخشدار جزیره هرمز در گفتگوی اختصاصی با تایید صادرات خاک جزیره هرمز گفت: "خاک جزیره به طور مرتب و بدون هیچ نظارت خاصی در حال صادر شدن به کشورهای مختلف است."وی در ادامه افزود: "این خاک در موارد مختلف از جمله تولید لوازم آرایشی و رنگ سازی کاربرد دارد و قیمت آن نیز بسیار بالا است. این خاک در کشورهایی مانند امارات با قیمت های بالا به فروش می رسد. "بخشدار جزیره هرمز با اشاره به اینکه نزدیک به ۱۵ سال از آغاز صدور خاک جزیره به کشورهای مختلف می گذرد، گفت: "هر کیلو از این خاک می تواند ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار ارزش افزوده داشته باشد."
فروش خاک هرمز بابسته بندی در دوبی
معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد کشور همچنین درباره رسیدگی به وضعیت جزیره هرمز و تعیین تکلیف معدن خاک سرخ که برای 20 سال به اجاره رفته توضیح داد: اعتراضات مردم درباره نحوه واگذاری و برداشت بی‌رویه معدن خاک سرخ مسیرهای قانونی خود را طی کرده و متاسفانه به جایی نرسیده است و در نهایت با دخالت معنوی یکی از نهادهای دینی- مردمی بابت هر کیلو خاک صادراتی جزیره رقم اندکی به مردم منطقه کمک می‌شود.

در حاليکه هنوز عوامل استعمار و مزدوران ارتجاع سرخ و سياه در باره هزينه 40 ميليون دلاری جشن های 2500 ساله که ده سال برای تدارک و برگزاری آن خرج شده بود و فرهنگ و تاريخ کشور مارا به جهانيان شناساند و حد اقل 2500 مدرسه، درمانگاه و پرورشگاه و چندين هتل، و در حد اقل کمترين بهره ای که داشت شاهنامه فردوسی با قطع وزيری با ميناتور های بسيار، بسيار ارزنده چاپ شد که امروز هرکس يک نسخه از آنرا داشته باشد ميليونر است ياوه سرایی می کنند

بخشی از خبر مربوط به جزيره کيش شنيدنی است:

جشنواره 3 میلیاردی کیش

 
وی اضافه کرد: ما درحالی می‌خواهیم جشنواره فیلم‌های تخصصی علمی، صنعتی و گردشگری را با کمترین امکانات و با تکیه بر مشارکت برگزار کنیم که متوجه شدیم در دولت دهم (در سال 90) جشنواره سینمایی با هزینه‌ سه میلیارد تومانی در جزیره کیش برگزار شده و هیچ ردپایی از خود برای ثروت‌زایی فرهنگی و خلق آثار هنری به جای نگذاشته است.

رئیس هیئت مدیره کارخانه پودر خاک سرخ هرمز گفت: بر اساس توافق شرکت پودر خاک سرخ هرمز با شرکت پاکستانی و هندوستان 25 تن پودر خاک سرخ و 50 تن کلوخه خاک سرخ این کارخانه به عنوان نمونه از مجتمع بندری شهید رجایی به این کشورها صادر شد.
به گزارش هرمزگان نیوز به نقل از مانا، محمد مهدی خزعلی افزود: این محموله ها برای مقایسه و رقابت با نمونه های خاک سرخ مصنوعی چین ارسال می شود و در صورت پذیرفته شدن ماهانه 100 تا 150 تن پودر خاک سرخ هرمز به پاکستان و هند صادر می شود.
وی افزود: ارزش هر تن پودر خاک سرخ بر اساس کیفیت و دانه بندی در بازار جهانی 400 تا 800 دلار و در داخل کشور 500 تا 600 هزار تومان است. ذخیره خاک سرخ جزیره هرمز هم اکنون بیش از 200هزار تن برآورد شده است که تا 20 سال آینده قابل برداشت است.
به گفته رئیس هیئت مدیره کارخانه پودر خاک سرخ هرمز، مشارکت در سهام بهره برداری از خاک سرخ یکی از خواسته های دیرینه مردم ولایت مدار جزیره هرمز بود که با پیگیری های دفتر رهبر معظم انقلاب 60 درصد از سهام بهره برداری از معدن و کارخانه پودر خاک سرخ هرمز از یک سال پیش به مردم این جزیره واگذار شده است.
وی اضافه کرد: با حمایت موسسه بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرای فرمان امام (ره) و دفتر رهبر معظم انقلاب فعالیت معدن خاک سرخ هرمز آغاز و تمام امور بهره برداری و استخراج به پیمانکار بومی واگذار شد.
بنظر میاد که همه چیز ایران  در حال حراج و بذل و بخشش است !