امروز با شما، به عنوان یک ایرانی که بیش از چهار دهه است زندگی خود را بدون هرگونه انگیزه شخصی، وقف آزادی میهناش کرده و آرزویی جز رفاه و سربلندی ایران و ایرانی ندارد، سخن میگویم. این احساس وظیفه در پاسخ به ابراز لطف و اعتماد بیشائبهای است که شما هموطنان در این سالها نسبت به من و خانوادهام ابراز داشتهاید.
در آغاز، همدردی خودم را با مردم آبادان و به ویژه خانوادههای سوگوار فاجعه متروپل ابراز میکنم. همچنین، یادی میکنم از جانباختگان اعتراضات اخیر در چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان که جانشان را در راه حقطلبی و آزادی ایران دادند و به شهیدانِ سرفراز وطن در دی ۹۶ و آبان ۹۸ پیوستند.
هممیهنان،
شعارهای هوشمندانه شما در اعتراضات دلاورانه برای نجات میهن، نشان میدهد که هم ریشه مشکل را دریافتهاید و هم راه حل را میدانید. شما به این آگاهی و خرد جمعی رسیدهاید که بیکفایتی و فساد و ناکارآمدی جمهوری اسلامی، فقط جان مردم یک شهر یا استان، یک قوم یا باور خاص را نمیگیرد بلکه همه ایرانیان را داغدار میکند؛ گلولهها و موشکهای جمهوری اسلامی همه ایرانیان را نشانه میگیرد؛ فارغ از اینکه به چه زبانی حرف میزنند و چه دین و مذهب و باوری دارند یا ندارند. این را نه فقط در اعتراضات خیابانی، که در فاجعه سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی دیدیم؛ در جنایت کرونا و ممنوعیتِ ورود واکسِن معتبر دیدیم؛ و در فجایعی چون پلاسکو و متروپل دیدیم و میبینیم؛ و متاسفانه هرچه این رژیم بیشتر ادامه پیدا کند، بیشتر خواهیم دید.
بگذارید با اطمینان بگویم که من امروز نسبت به فردای پس از رفتن جمهوری اسلامی نگران نیستم؛ چرا که میبینم با وجود همه محدودیتها و ممنوعیتهایی که این رژیم علیه جوانان و مردم ایران اعمال کرده، در همان داخل ایران به اندازه کافی نیروهای میهنپرست، متخصص، مدیر و نخبه وجود دارد که بتوانند ایران را به بهترین شکل اداره کنند.
آنهایی که نگران آلترناتیو برای جمهوری اسلامی هستند، آیا تصور میکنند که کشور بزرگ ایران با ٨۵میلیون جمعیت، جایگزینی برای کسانی که شغل اول و آخرشان روضهخوانیست، ندارد؟ حتما دارد.
امروز بزرگترین اپوزیسیون و آلترناتیو جمهوری اسلامی، شما ملت ایران هستید که از همیشه متحدترید و بدون توجه به دستهبندیها و گرایشهای سیاسی، چپ و راست، جمهوریخواه و مشروطهخواه، دوشادوش هم برای آیندهای بهتر تلاش و مبارزه میکنید. شما شایسته بهترینها هستید و به آن خواهید رسید.
اما این امیدواری به آینده روشن، به این معنا نیست که در حال حاضر، جنبش مبارزاتی ملت ایران برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی کمبودی ندارد و مسیر پیروزی هموار است. برای نمونه، در همین اعتراضات یک ماه گذشته، نبود یک سازوکار تصمیمگیری که بتواند بین اعتراضا ِت خیابانی، اعتصابات و فراخوانها هماهنگی بیشتری ایجاد کند، همچنان مشهود بوده است.
طبعا مبارزان میدانی که در بطن اعتراضات قرار دارند، صلاحیت بیشتری را برای اتخاذ این نوع تصمیمات دارند. من از نیروهای سیاسی و مبارزاتی میخواهم که ایجاد یک سازوکار هماهنگکننده اعتراضات و فراخوانها را در اولویت قرار دهند. تصمیماتی که از دل چنین سازوکار مبتنی بر خرد جمعی بیرون بیاید، مورد حمایت من نیز خواهد بود.
حال، پیامی دارم برای آندسته از نیروهای کشوری و لشکری که اگرچه دلشان با مردم است اما نمیتوانند آن را بطورعلنی اعلام کنند:
شما میتوانید از درون سیستم به مردم و معترضان کمک کنید. برای مثال، میتوانید با رعایت اصول ایمنی و امنیتی، و ناشناس، اطلاعات مفیدی را که به درد معترضان و مخالفان میخورد مستند و منتشر کنید؛ درباره شیوههای سرکوب و اسامی سرکوبگران افشاگری کنید؛ در ماشیِن سرکوب رژیم، اختلال ایجاد کنید؛ نیروهای همسو با خودتان را که کم هم نیستند، شناسایی کنید تا در زمان مناسب، بتوانید پیوستن به ملت را به شکل علنی اعلام کنید.
همچنین میخواهم با سرکوبگران رژیم اتمام حجت کنم:
این رژیم، رفتنیست. اتحاد جماهیر شوروی با هزاران کلاهک هستهایاش سقوط کرد. این رژیم درمانده، که از تأمین نان شب شما هم عاجز مانده، سرنوشت بهتری نخواهد داشت. روی اسب بازنده شرط نبندید! تصور نکنید کسی شما را نمیشناسد و یا بعدا با گفتن «مامور بودم و معذور»، میتوانید از عدالت فرار کنید. تکتکِ جنایات شما ثبت و رسیدگی میشود. به شما هشدار میدهم که از این آخرین فرصتها استفاده کنید و به ملت بپیوندید.
و اما سخنی کوتاه با ارتشیان ایران که همیشه فدایی ملت بودهاند:
همانطور که در مقابل دشمِن خارجی از کشور و ملت دفاع کردید، وظیفه دارید که حافظ جان ملت در مقابل دشمن داخلی باشید. من به وطنپرستی شما باور دارم.
نکته قابل توجه در اعتراضات یک ماه گذشته این بوده که لُر و بختیاری، عرب و فارس دوشادوش هم ایستادند و خشم و انزجارشان از دشمن مشترک را فریاد زدند. در همین ارتباط، از سران و بزرگان ایلات و عشایر و طوایِف ایران، از لُر و بختیاری و ُکرد و بلوچ تا عرب و قشقایی و ُترک و ُترکمن میخواهم تا در پشتیبانی از مردمی که شجاعانه به خیابانها میآیند، پیمان اتحاد و همبستگی ببندید.
و در پایان، سخنی با ایرانیان خارج از کشور:
ما ایرانیان، جز یکدیگر یار و یاوری نداریم. این روزها هممیهنانمان در ایران برای داشتن حداقلهای زندگی سختی میکشند و با به خطر انداختن جانشان، علیه این فرقه تبهکار بپا خاستهاند. در چنین شرایطی، وظیفه ما در خارج از کشور است که نه فقط با قلب و زبان، بلکه در عمل هم، در کنارشان باشیم.
در همین راستا، کارهایی است که میتوانید انجام دهید:
۱-در شبکههای اجتماعی، صدای ملت ایران را به زبانهای دیگر بازتاب دهید. تصاویر و ویدئوهای اعتراضات را به زبان کشور محل اقامتتان، زیرنویس کنید و به اشتراک بگذارید.
۲-به رسانهها و همینطورمقامات کشور محل زندگیتان ، از اعضای دولت تا قانونگذاران، ایمیل و تلفن بزنید، و از خواسِت ملت ایران برای رسیدن به آزادی و دموکراسی، آگاهشان کنید. از آنها بخواهید که از اعتراضات مردمی در ایران، پشتیبانی کنند.
۳-با رعایت قانون و احترام، و به شیوههای مستند و مبتنی بر حقیقت، عوامل و مدافعا ِن رژیم در خارج از کشور را رسوا کنید. اجازه ندهید روایتهای دروغ مدافعان رژیم به روایت غالب درباره ایران تبدیل شود.
۴-در حد توانتان، از معترضان و زندانیا ِن سیاسی و خانوادههای جانباختگا ِن اعتراضات، پشتیبانی مالی کنید. حتی یک مبلغ کم هم میتواند در زندگی آنها اثر بزرگی بگذارد.
۵-امروز، خانوادهای در ایران نیست که جمهوری اسلامی، عزیزی را از آن نگرفته باشد. غم و درد از دست دادن عزیز، جانکاه است… میدانم… در همین ارتباط، از حقوقدانان و مددکاران اجتماعی میخواهم که به خانوادههای جانباختگان و زندانیان سیاسی یاری برسانند.
۶-در همبستگی با اعتراضات ملِت ایران، تجمعات اعتراضی و برنامههایی را برپا کنید. به ویژه از شما هنرمندان میخواهم که با هنرتان صدای ملت ایران باشید و در تشکیل این تجمعات نقش ایفا کنید.
از همه افراد و گروههای مرجع و مورد اعتماد در جامعه ایرانیا ِن خارج از کشور نیز دعوت میکنم که فارغ از هر باور سیاسی که دارید، برای نجات ایران به صحنه بیایید. اتحاد امروز ما، ضامن آزادی فردای ماست.
پاینده ایران!
۱۳ خرداد ۱۴۰۱