دیدار آبه از تهران در حالتی رخ میدهد.که موقعیت جمهوری اسلامی در ضعیف ترین و بحرانی ترین شکل ممکن، در طی چهار دهه حاکمیت اش
در ایران قرار گرفته و در مقابل ،موقعیت ترامپ و فرستاده ویژه اش به تهران،یعنی آبه نخست وزیر ژاپن،بعنوان نماینده جامعه بین المللی ،در عالیرترین شکل خود، قرار دارد.
باین دلایل
- سه نشست اضطراری درعربستان (شورای همکاری خلیج فارس،اتحادیه عرب،سازمان کنفرانس اسلامی) با محوریت بررسی شرارت های رژیم،با تاکید بر محکومیت سیاست خارجی و منطقه ای رژیم،انجام گرفت.
-گزارش آژانس اطلاعات آلمان همزمان با دیدار پمپئو-مرکل مبنی بر اینکه ،رژیم تهران، در پی ساخت اسلحه کشتار جمعی است.
- کشف و خنثی کردن صدها شبکه فیس بوکی ،توئینری، اینستا گرامی رژیم،که برای گمراه کردن افکار عمومی در جهان و ایجاد اختلاف بین اپوزیسیون فعال بودند.
-ارجاع پرونده رژیم به شورای امنیت ،بخاطر حمله به نفت کش ها، بعنوان مقدمه ای، برای کلید خوردن مکانیزم مذکور،در اصل 42 فصل 7 منشور ملل متحد ،برای تنبیه جهانی رژیم.
-تکمیل پروسه فشار هوشمندانه (دو گام به جلو یک گام به عقب و..) همراه با تشدید تحریم های اقتصادی-سیاسی و محاصره رژیم، با دول مخالف ،اما همسو با جامعه جهانی و مردم تحت ستم ایران.با استفاده از حربه متقابل پلیس خوب در مقابل پلیس بد از سوی جامعه جهانی،( برای مثل،ترامپ در برابر رژیم به ظاهر کوتاه آمده و با اظهاراتش نقش پلیس خوب را بازی می کند.این در حالی است که پمپئو،هوک،بولتن و آژانس اطلاعات آلمان و...نقش پلیس بد را ایفا نموده و کماکان در پی تنبیه رژیم بخاطر شرارت هایش در جامعه بین المللی هستند.تا کلاهی را که رژیم بر سر باراک اوباما گذاشت.اکنون نتواند تکرار نماید.(بررسی و توجه تیم ترامپ به خواسته های مردم ایران همچون شعار اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمومه ماجرا.... و در نتیجه گام گذاشتن به اجرا و تحقق این شعار مردم ایران...نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران).در هر حال برد-برد نهایی، با ترامپ و تیم اش و سرانجام مردم ایران ،منطقه و جهان خواهد بود.
- اگر رژیم ،زیر بار نرود.این بار نوبت ترامپ خواهد بود.که خطاب به مردم آمریکا،دموکراتها و افکار عمومی در جهان بگوید.که من دعوت به صلح و مذاکره ..کردم.اما خامنه ای و شرکاء نپذیرفتند.حالا یا با اونا (رژیم تهران) یا با من ریس جمهورخودتان و متحدین اروپایی ،خاور میانه ای ما. و هزار البته مردم ایران بعنوان صاحبان واقعی ایران.
مراتب بالا مقدمه ای بود و هست.برای دیدار نخست وزیر ژاپن با خامنه ای که 12 شرط را بپذیرد و جمهوری اسلامی تبدیل به یک رژیم عادی و نه انقلابی-تروریستی گردد.این امر یعنی خنثی کردن سپاه ، درسرکوب های داخلی و دخالت های خارجی و اینکه شروط مزبور یک جا پذیرفته و تحریم ها تنها ، با تحقق این شروط برچیده شود.
نتیجه:
1- در واقع و باین ترتیب،نخست وزیر ژاپن نقش ژنرال هایزر را برای خنثی کردن سپاه (یحصوص سپاه قدس) ایفاء می کند.که در اثنای شورش 57 برای اغلام بیطرفی ارتش وارد ایران شد و ارتش ایران را خنثی نمود.
2- دو حادثه دیگر رخ داده ،که سالهای آخر حکومت پادشاهی را تداعی می کند: حادثه قتل همسر، از سوی یکی از کارگزاران رده بالای رژیم و... محاکمه دیپلمات زمان شاه باتهام قتل دوست دخترخود (1) و نیزتکرار فاجعه شوم هلوکاست سینما رکس آبادان ،که آغاز شورش 57 را رقم زد.به نحوی دیگر و این بار سوزاندن سینما بهمن شیراز ،از سوی رژیم که این مسئله ،را می توان از جمله نشانه هایی ،برای خاتمه این بساط اهریمنی تلقی نمود.اکنون وظیفه نیروهای وسط و صف در نهادها و ادارات رژیم است.که به مردم پیوسته ،متحدا شیرازه مبارزه نهایی با رژیم و بدست گرفتن انجام امور کشور،در پی فروپاشی رژیم را ،بعهده بگیرند.
(1)-در کمتر از دو سال قبل از انقلاب، دیپلمات وزارتخارجه ،انوشیروان رزاق منش ،به اتهام قتل منیژه دختر ارتشبد حجازی،محکوم به اعدام شد. که بعدا با جلب رضایت شاکی خصوصی، این حکم ،به ابد تبدیل گردید.جریان این قتل و محاکمه رزاقی بطورمرتب در همه ی رسانه های آن زمان منعکس شد.این محاکمه ،وجدان عمومی را قانع نکرد و در ذهن مردم،دادگاه و قوه قضائیه محکوم شناخته شدند.گرچه رژیم جمهوری اسلامی ، از جنایت رخ داده از سوی یکی از کارگزارانش حد اکثر استفاده را، برای کلاه گذاشتن بر سر مردم ،دنبال نخود سیاه فرستادن ،لا پوشانی آنچه که در پشت پرده انجام میگیرد. با انفجار این بمب خبری بعمل می آورد.اما به مصداق... دیدی که ،خون ناحق پروانه ، شمع را ،چندان امان نداد .که شب را، سحر کند....سرانجام این قبیل خونریزی بیگناهان دامن رژیم را می گیرد.
- سه نشست اضطراری درعربستان (شورای همکاری خلیج فارس،اتحادیه عرب،سازمان کنفرانس اسلامی) با محوریت بررسی شرارت های رژیم،با تاکید بر محکومیت سیاست خارجی و منطقه ای رژیم،انجام گرفت.
-گزارش آژانس اطلاعات آلمان همزمان با دیدار پمپئو-مرکل مبنی بر اینکه ،رژیم تهران، در پی ساخت اسلحه کشتار جمعی است.
- کشف و خنثی کردن صدها شبکه فیس بوکی ،توئینری، اینستا گرامی رژیم،که برای گمراه کردن افکار عمومی در جهان و ایجاد اختلاف بین اپوزیسیون فعال بودند.
-ارجاع پرونده رژیم به شورای امنیت ،بخاطر حمله به نفت کش ها، بعنوان مقدمه ای، برای کلید خوردن مکانیزم مذکور،در اصل 42 فصل 7 منشور ملل متحد ،برای تنبیه جهانی رژیم.
-تکمیل پروسه فشار هوشمندانه (دو گام به جلو یک گام به عقب و..) همراه با تشدید تحریم های اقتصادی-سیاسی و محاصره رژیم، با دول مخالف ،اما همسو با جامعه جهانی و مردم تحت ستم ایران.با استفاده از حربه متقابل پلیس خوب در مقابل پلیس بد از سوی جامعه جهانی،( برای مثل،ترامپ در برابر رژیم به ظاهر کوتاه آمده و با اظهاراتش نقش پلیس خوب را بازی می کند.این در حالی است که پمپئو،هوک،بولتن و آژانس اطلاعات آلمان و...نقش پلیس بد را ایفا نموده و کماکان در پی تنبیه رژیم بخاطر شرارت هایش در جامعه بین المللی هستند.تا کلاهی را که رژیم بر سر باراک اوباما گذاشت.اکنون نتواند تکرار نماید.(بررسی و توجه تیم ترامپ به خواسته های مردم ایران همچون شعار اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمومه ماجرا.... و در نتیجه گام گذاشتن به اجرا و تحقق این شعار مردم ایران...نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران).در هر حال برد-برد نهایی، با ترامپ و تیم اش و سرانجام مردم ایران ،منطقه و جهان خواهد بود.
- اگر رژیم ،زیر بار نرود.این بار نوبت ترامپ خواهد بود.که خطاب به مردم آمریکا،دموکراتها و افکار عمومی در جهان بگوید.که من دعوت به صلح و مذاکره ..کردم.اما خامنه ای و شرکاء نپذیرفتند.حالا یا با اونا (رژیم تهران) یا با من ریس جمهورخودتان و متحدین اروپایی ،خاور میانه ای ما. و هزار البته مردم ایران بعنوان صاحبان واقعی ایران.
مراتب بالا مقدمه ای بود و هست.برای دیدار نخست وزیر ژاپن با خامنه ای که 12 شرط را بپذیرد و جمهوری اسلامی تبدیل به یک رژیم عادی و نه انقلابی-تروریستی گردد.این امر یعنی خنثی کردن سپاه ، درسرکوب های داخلی و دخالت های خارجی و اینکه شروط مزبور یک جا پذیرفته و تحریم ها تنها ، با تحقق این شروط برچیده شود.
نتیجه:
1- در واقع و باین ترتیب،نخست وزیر ژاپن نقش ژنرال هایزر را برای خنثی کردن سپاه (یحصوص سپاه قدس) ایفاء می کند.که در اثنای شورش 57 برای اغلام بیطرفی ارتش وارد ایران شد و ارتش ایران را خنثی نمود.
2- دو حادثه دیگر رخ داده ،که سالهای آخر حکومت پادشاهی را تداعی می کند: حادثه قتل همسر، از سوی یکی از کارگزاران رده بالای رژیم و... محاکمه دیپلمات زمان شاه باتهام قتل دوست دخترخود (1) و نیزتکرار فاجعه شوم هلوکاست سینما رکس آبادان ،که آغاز شورش 57 را رقم زد.به نحوی دیگر و این بار سوزاندن سینما بهمن شیراز ،از سوی رژیم که این مسئله ،را می توان از جمله نشانه هایی ،برای خاتمه این بساط اهریمنی تلقی نمود.اکنون وظیفه نیروهای وسط و صف در نهادها و ادارات رژیم است.که به مردم پیوسته ،متحدا شیرازه مبارزه نهایی با رژیم و بدست گرفتن انجام امور کشور،در پی فروپاشی رژیم را ،بعهده بگیرند.
(1)-در کمتر از دو سال قبل از انقلاب، دیپلمات وزارتخارجه ،انوشیروان رزاق منش ،به اتهام قتل منیژه دختر ارتشبد حجازی،محکوم به اعدام شد. که بعدا با جلب رضایت شاکی خصوصی، این حکم ،به ابد تبدیل گردید.جریان این قتل و محاکمه رزاقی بطورمرتب در همه ی رسانه های آن زمان منعکس شد.این محاکمه ،وجدان عمومی را قانع نکرد و در ذهن مردم،دادگاه و قوه قضائیه محکوم شناخته شدند.گرچه رژیم جمهوری اسلامی ، از جنایت رخ داده از سوی یکی از کارگزارانش حد اکثر استفاده را، برای کلاه گذاشتن بر سر مردم ،دنبال نخود سیاه فرستادن ،لا پوشانی آنچه که در پشت پرده انجام میگیرد. با انفجار این بمب خبری بعمل می آورد.اما به مصداق... دیدی که ،خون ناحق پروانه ، شمع را ،چندان امان نداد .که شب را، سحر کند....سرانجام این قبیل خونریزی بیگناهان دامن رژیم را می گیرد.