نوریت بن: بسیاری از ما ایران را به عنوان کشوری میشناسیم که تحت شرایط سختگیرانه دینی اداره میشود. دستوگات رهبر ارشد نظام، بالاتر از همه است. رژیم ایران در فهرست حکومتهای حامی تروریسم است؛ رژیمی که خواستار نابودی اسرائیل است و به تازگی از سوی دانلد ترامپ، مورد تهدیدهای متعددی قرار گرفته است. امادیگران ممکن است واقعیتهایی کاملاً متفاوت از ایران را در دوران شاه، پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به یاد آورند. ایران، کشوری نزدیک به آمریکا و دولتهای خلیج فارس بود و رابطهای کاری با اسرائیل داشت.
رضا پهلوی، بزرگترین فرزند شاه پیشین ایران است از زمان انقلاب در تبعید زندگی میکند از استودیوی ما در واشینگتن به ما ملحق میشود. آقای پهلوی، خیلی ممنون که با ما هستید(مهمان برنامه ما هستید).
شاهزاده رضا پهلوی: سلام نوریت، خوشحالم که با شما هستم (در برنامه شما هستم).
نوریت بن: میخواهم در ابتدا میخواهم در باره رئیس جمهوری آمریکا، دانلد ترامپ سوال کنم که به تازگی خاورمیانه را ترک کرده و به ریاض به اورشلیم و بیتاللحم سفر کرد. اگر رئیس جمهوری ترامپ تا کنون به طور واضح نگفته بود، اما این بار به طور خیلی مشخص به همراه حکومتهای اهل سنت منطقه علیه جمهوری اسلامی موضعگرفت. برداشت شما از این سیاست جدید آمریکا چیست؟
شاهزاده رضا پهلوی: فکر میکنم که اگر او(ترامپ) را با پیشینیانش مقایسه کنید، چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان، که یا با رژیم معاشقه میکردند و یا میخواستند مهارش کنند، شاهد دور شدن از موقعیت قبلی هستیم. برداشت من این است که این رئیس جمهوری (ترامپ) متوجه این نکته است که باید راه حلی فراتر از تمرکز تنهاروی خود رژیم وجود داشته باشد، و الان وقت آن فرا رسیده که درباره مردم به عنوان عوامل تغییر سخن گفت و سیاستی انتخاب کرد که موجب تغییرات بنیادی شود. این تغییرات به دست رژیم انجام نخواهد شد، در نتیجه، باید از طریق مردم انجام گیرد، و امیدوارم این بحث، نه تنها از سوی ایالات متحده، که از سوی کشورهای منطقه موردتوجه قرار گیرد که ایرانیان، عامل عمده تغییر هستند و دیگر زمان آن فرا رسیده که به جای رژیم، روی مردم ایران متمرکز شویم.
نوریت بن: آیا این سیاست جدید، ایالات متحده را در موقعیتی درگیرانه و برخورد با رژیم ایران قرار دهد یا بالعکس؟
شاهزاده رضا پهلوی: مسیر برخورد و درگیری به شکلی که شما مطرح میکنید، با رژیمی است که نمیخواهد رفتارش را تغییر دهد و ترک کند، و فکر میکنم زمانش رسیده که برای جلوگیری از هر گونه درگیری(نظامی)، فرایند تغییر بهدور از خشونت، همراه با یاری رساندن به مردم ایران تسهیل شود تا بر این حکومت از طریق نافرمانیمدنی غالب شوند، آنهم از طریق اعمال تحریمهای هوشمندانه، که رژیم را بیش از این فلج کند تا مجبور به عقبنشینی شود و نهایتاً فرو بریزد. همه اینها، همراه با یک انفجار درونی و یک دوران انتقالی که امیدوارم به نتیجهای دموکراتیک بیانجامد.
نوریت بن: شما بهطور مشخص از نافرمانی مدنی سخن میگویید و تاکید میکنید که تغییر از جانب خود رژیم اعمال نخواهد شد، اول از همه، پیام شما به رئیس جمهوری دانلد ترامپ چیست تا چگونه قدمی به پیش بگذارد که به این تغییر در ایران کمک کند؟
شاهزاده رضا پهلوی: شما باید دینامک تغییر در ایران را در چارچوب سناریویی که طرح کردم، درک کنید. مهمترین مولفه این تغییر، همکاری ضمنی نیروهای نظامی و شبه نظامی در این سناریوی تغییر است. در شرایط فعلی، بسیاری از آنها در موقعیت «زمین بدون صاحب» هستند. اگر شرایط را با موقعیت سال ۱۳۸۸ که جنبش سبز شکل گرفت مقایسهکنیم که از این جنبش مردم حمایت نشد، امروز، مردم ایران که تحت فشار شدید رژیم هستند، خواستار نوعی دخالت از سوی جامعه بینالمللی برای حمایت از خویش هستند. چرا این مولفه اهمیت دارد؟ به این دلیل که فائق آمدن بر یک رژیم به شدت سرکوبگر بسیار دشوار است و نمیتوان تنها روی نافرمانی مدنی صلحآمیز حساب کرد و در یک نقطه، این حمایتباید به عنوان عاملی برای محافظت از مردم حضور داشته باشد و این محافظت، تنها از نیروهای نظامی و شبه نظامی بر میآید. من نمیگویم که همه آنها برای حمایت از مردم پای پیش میگذارند، ولی اکثریت قابل توجهی از آنها به مردم میپیوندند، با علم به اینکه میتوانند در آیندهای بعد از سقوط رژیم حضور داشته باشند و باقی بمانند و جایی برای آنها در آیندهایران وجود داشته باشد و سپری برای مردم در برابر بخشی از رژیم باشند، اگر آن گروه بخواهند به قتل عام متوسل شوند، درست همان روشی که بشار اسد علیه مردم خودش مرتکب شد. ما میدانیم که به عنوان ایرانیان، چه باید کرد و نمیخواهیم روی بقیه (کشورهای دیگر) اتکا کنیم. تنها میخواهم بگویم که کار ما زمانی راحتتر خواهد بود و خون کمتریریخته خواهد شد اگر از حمایت ضمنی جامعه بینالملل برخوردار باشیم، آنهم نه با سیاستی به امید تغییر رفتار جمهوری اسلامی، بلکه با هدف تغییر رژیم به نفع مردم ایران.
نوریت بن: آیا مایل هستید ایالات متحده و یا اعضای دیگر جامعه بینالمللی نقشی فعال در تغییر رژیم بازی کنند؟
شاهزاده رضا پهلوی: بله، به این خاطر که ارزشهای مشترکی داریم. مردم ایران که کاری با این رژیم ندارند، همان ارزشها و اهداف و آرزوهایی را دارند که شهروندان کشورهای آزاد دارند. میخواهند از آزادی دینی، میخواهند فارغ از قومیت، جنسیت و دیدگاه سیاسی مورد احترام واقع شوند. زنان میخواهند با مردان برابر دیده شوند. مردم میخواهندزندگی خوبی داشته باشند. میخواهند از شغلی مناسب بهرهببرند و از پس هزینههای زندگی برآیند، ازدواج کنند. در صلح و امنیت زندگی کنند، چه در داخل کشور و چه با دیگران…با همسایگان ایران و دیگران در سطح جهان. تنها چیزی که سد راه ما شده، این رژیم است. تنها چیزی که ما از جهانیان میخواهیم، حمایتشان از این تلاش ما است.
نوریت بن: برای مردم ایران که شما معتقدید از دست این رژیم صبرشان تمام شده و محدودیتهایی را علیه مردم تحمیل کرده، چه چیزی آنها را از این نافرماندی مدنی باز داشته و مانع ریختنشان به خیابانها مثل ۱۳۸۸ شده است؟
شاهزاده رضا پهلوی: در سال ۱۳۸۸، دو اتفاق افتاد، نخست اینکه رهبری جنبش به دنبال تداوم در چارچوب قانون اساسی موجود (جمهوری اسلامی) بود، دوم اینکه مردمی که به خیابان ریخته بودند، خواستار تغییر بودند و وقتی که دولت اوباما میتوانست از جنبش حمایت کند، رهبری جنبش سبز هر گونه حمایتی را پس زد و گفت هیچگونهحمایتی از خارج را نمیخواهد که همین عملاً مردم معترض را در موقعیتی بیسامان قرار داد. این بار، مردم میگویند که وقتی زمانش فرا برسد، به خیابانها میآییم اگر از حمایت ضمنی (قدرتهای جهانی) برخوردار باشیم و این بار رهبری جنبش مانع حمایتهای خارجی نشود. باز هم میگویم حمایت، و سخنی از مداخله به میان نمیآورم. حمایت، از نوع حمایت اخلاقی، حمایت اطلاعرسانی و دسترسی که منجر به قدرت گرفتن بیشتر جامعه مدنی در ایران شود. بقیه ما که در داخل و خارج از کشور فعال هستیم مثل حامیان حقوق بشر، فعالان سیاسی میدانند باید چه کاری (در جهت حمایت از معترضان) انجام گیرد، و من به به طور ویژه روی سناریوهایی مختلفی کار میکنم تااز مرحلهای که الان درونش هستیم به سوی آینده پیش ببرد و همچنین روی دوره انتقالی به ساختار آینده و نیز برنامهریزیهایی که باید انجام گیرد
و نهادهایی که باید مورد حمایت قرار گیرند تا روانترین شکل انتقال به به یک دموکراسی پارلمانی سکولار را شاهد باشیم.
نوریت بن: باز همراه با رضا پهلوی هستیم. او فرزند ارشد شاه پیشین ایران است و از انقلاب ۱۳۵۷ در تبعید زندگی میکند و از واشینگتن که ساکن آن است در زمینه سیاسی فعال است.
آقای پهلوی، ما داشتیم در باره دیدگاه شما برای دموکراتیزه شدن ایران در آینده حرف میزدیم. پیش از هر چیزی میخواستم از شما در باره انتخابات اخیر در ایران سوال کنم. حسن روحانی به عنوان سخنگویمخالفان، حد اقل به طور نسبی معرفی شد، آیا شما تحت تاثیر پیروزی او قرار گرفتید؟
شاهزاده رضا پهلوی: اول از همه، اجازه بدهید دینامیزم آنچه در ایران اتفاق افتاده را برایتان تحلیل کنم. این مانند یک رقص نمایشی کابوکی(نوعی نمایش ژاپنی) است، تنها یک بازی از سوی رژیم حاکم برایران برای اثبات مشروعیتش بر اساس مشارکت مردم است. ما سه رده از مردم را در این چارچوب داریم؛ آنهایی که از رای دادن امتناع میکنند، چون نمیخواهند به رژیم مشروعیت ببخشند. آنهایی که مجبورندرای بدهند و باید مهری در شناسنامهشان خورده باشد، وگرنه نمیتوانند ادامه تحصایل بدهند و یا برای ادارات دولتی کار کنند، و آنهایی که میخواهند به نحوی این پیام را به شکل نوعی همهپرسی برسانند، که اینرای، رای به روحانی نیست و رایی برای مقابله با ساختار و خامنهای است. در پایان، همه بازیگران حکومتی، از یک جنس هستند و از همه کشورها، اسرائیلیها این مساله را بهتر از همه درک میکنند؛ از یکطرف ریبنتورپ(وزیر خارجه آلمان نازی) را داریم و از سوی دیگر هیملر(فرامنده شبهنظامیان اس-اس) و هر دو عضو حزب نازی بودند، و بر همین پایه، چه روحانی انتخاب شود و چه فرد دیگر، به رژیمی خدمتمیکنند که سرکوبگرترین حکومتی است که در طول تاریخ دیدهایم.
نوریت بن: آقای پهلوی، شما میگویید بازیگران همه از یک نوع هستند. خود شما هنوز یک چهره بسیار مهم برای بسیاری از ایرانیها، به ویژه در خارج از ایران هستید. ما اخیراً شاهد اعتراضاتی در ایران و در روزکوروش کبیر بودیم، و عدهای خواستار بازگشت شما به ایران بودند. آیا شما بازگشت به ایران را در آیندهای نزدیک و یا در کل، در آینده تجسم و پیشبینی میکنید؟
شاهزاده رضا پهلوی: من همیشه در خدمت کشورم خواهم بود، حالا در هر ظرفیتی که هموطنانم خواستارش باشند. ولی در موقعیت کنونی، من تنها یک نقش دارم، و آن رهبری این جنبش تا زمانی است که ایرانیها بتواننددر نهایت بگویند که ما امکان برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه در ایران را داشته باشیم. بتوانیم نمایندگان خودمان را انتخاب کنیم تا مجلس موسسان قانون اساسی را تشکیل دهند و پیشنویس قانون اساسی نوینی را تنظیم کنند، وتمامی زوایای آنرا به بحث بگذارند و نهایتاً از طریق یک همهپرسی ملی، آنرا تصویب کنند و به ساختار مورد تایید دموکراتیک و سکولار شکل دهند. آن روز، فرایند عادیسازی شرایط رخ خواهد داد و مجلس جدیدی شکل خواهد گرفت و نخستین دولتها از دل احزاب ایجاد شده تشکیل خواهند شد تا به این صورت، نخستین دولت دموکراتیک بهوجود بیاید. نوریت! من هر روز با هموطنانم حرف میزنم. بیشترشان جوان و در دوران نوجوانیشان هستند…زیر بیست و در محدوده بالای بیست سالگی…نمیتوانم تشریح کنم چقدر هیجان دارند، فارغ از سرکوبی که تحمل میکنند. میخواهند امیدوار باشند و بسیاری از آنان از من میخواهند که درگیر شوم و به یاریشان بشتابم. البته به آنها گفتهام که زمانش فرا خواهد رسید و شرایط باید مناسب باشد، به علاوه، از طریق من پیامی را دارند به دنیای بیرون میفرستند، و آنهم این است که ما نمیخواهیم مورد بیمهری و غفلت قرار بگیریم و امیدواریم که کشورهای دموکراتیک به خواستهمان توجه کنند و بدانند که ما بهترین متحدان شما در برابر دشمن هستیم. دشمنی که نزدیک به ۴۰ سال، ما را سرکوب کرده و ویرانی و عدم ثبات در منطقه و فراتر از آن بر جای گذاشته است.
نوریت بن: آقای پهلوی؛ شما به اسرائیل اشاره کردید. شما، متعلق به زمانی بودهاید که ایران رابطه بسیار گرمی با اسرائیل داشت. آیا میتوانید تغییراتی را در رابطه با اسرائیل (در آینده) تصور کنید؟
شاهزاده رضا پهلوی: کاملاً! ببینید، منافع دولتهای دموکراتیک در این است که خواستار شرایط بهتر زندگی باشند و سیاست خارجیای که برپایه صلح و رابطه برادرانه با همسایگان باشد، جزئی از منافع ملی است، و رابطه با اسرائیل در همین چارچوب است. این را فراموش نکنیم که ما از دوران کورش کبیر رابطهای نزدیک با یهودیان داشتهایم. و یک نکته را درک کنیم؛ تمایل سیستمهای دموکراتیک رسیدن به اتحاد است. به اروپا بنگیرید و اتحادیه اروپا. این یک جاذبه طبیعی به عنوان منافع مشترک استراتژیک طرفین است. خیلی دشوار است بگوییم کشورهای دموکراتیک با همدیگر، برای عادیسازی و ایجاد آزادی بیشتر همکاری نخواهند کرد، تا جایی که دشمن اصلی را از دور خوارج کنیم و وقتی این دشمنان در کار نباشند، نفس راحتی خواهیم کشید و نهایتاً روی نیاز اصلی جامعههایمان متمرکز شویم؛ و فارغ از سیاست، یکی از مهمترین دلنگرانیهای من، در باره بحران زیست محیطی ایران است. کمبود منابع آب که تنها به ما ختم نمیشود و همه منطقه درگیر آن است و هیچ راهی برای پرداختن به این مهم وجود ندارد تا وقتی سیستمی فاسد بر ایران حاکم است. اگر ایران بدون آب بماند، کشور را چگونه از نو بسازیم؟ شاید در یک دهه آینده، ۱۰٪ جمعیت ایران مجبور به مهاجرت شود، چون آب کافی در مناطق مختلف کشورمان برایشان وجود نخواهد داشت و این مساله میتواند منجر به بیثابتی شود.
نوریت بن: آقای پهلوی، بیانات خیلی مهمی بود. ما در محل تلاقی زمانی مهمی قرار داریم، به ویژه با توجه به اینکه رئیس جمهوری ترامپ، که به نحوی نظم نوین جهانیای را عرضه کرد، ائتلافهای جدیدی که برای آینده در نظر گرفته است.