۱۳۹۵ بهمن ۳, یکشنبه

۱۴ دی ۱۳۸۹ سالگرد جاودانه شدن شاهپور علیرضا پهلوی

سالگرد جاودانه شدن والاحضرت شاهپور علیرضاپهلوی را به پیشگاه علیاحضرت فرح پهلوی یگانه بانوی تاجدار ایران بزرگ آریایی و والاحضرت رضاپهلوی شاهنشاه آینده ایران و والاحضرت شاهدخت فرحنازپهلوی و همسر و فرزند خردسال ایشان پرنسس ایرنا لیلاپهلوی و دیگر اعضای خاندان محترم تسلیت باد .
اهورای ایران نگهدار یادگار نازنین اش باد                                            
Inline image 1
Inline image 4


Inline image 3

Inline image 2

Inline image 1
Inline image 3


Inline image 1



‍ ‍ ‍ 14 
دی ماه 89 روزیست که جامعه ایرانی در سراسر جهان در کمال بهت و ناباوری خبری را شنیدند که جوانی دور از وطن مانده در راه میهن جان خود را ازدست داد ...
آن شخص که عشق میهن داشت و تاب دیدن آنچه که بر ملت ایران میرفت را نداشت.
شاهپور علیرضا پهلوی علاوه بر فعالیتهای علمی و تخصصی ایشان برای شناخت بیشتر تمدن ایران باستان ، وصیتنامه ایی نیز از خود بجای گذاشت که نشان از نوع دوستی فراوانشان دارد جای تامل فراوان دارد ..در خواست اهدای عضو جهت استفاده همنوعان نیازمند  از تمامی اعضای بدنش ؛ با توجه به توصیفاتی که از پذیرندگان عضو نموده اند تداعی کننده تولد و ظهور جلوه های انسانی در قالبهای مختلف میباشد ..
بخش از وصیتنامه شاهزاده علیرضا پهلوی
هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود
درخواست سوزاندن جسدش و ریختن خاکسترش در دریای خزر ، در شعر زیر نشان از میهن پرستی و عشق راستین شاهزاده علیرضا پهلوی به مام میهن میباشد...
گفت مرا به افروختگی آتش بسپارید...
و خاکسترم را به دریای مازندران،
 
تا به هر موجش بر خاک ایران بوسه زنم ..
 ضمن اظهار همدردی با خانواده ایرانساز پهلوی و تسلیت ویژه خدمت  شهبانو فرح دیبا و شاهزاده رضاپهلوی ، برای پاسداشت سالروز درگذشت شاهزاده علیرضا پهلوی از عموم هموطنان درخواست میکند برای آرامش روح ایشان شاخه ایی گل را به آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس و یا دریاچه کاسپین و یا هر رودخانه دیگری هدیه دهند و در صورت عدم دسترسی شمعی روشن نموده و یادی از هموطنی نمایند که در کمال شایستگی برای حضور در مام میهن خود ، رانده شد و شکوه ننمود
Inline image 1


Inline image 1


Inline image 1

Inline image 1

Inline image 1
Inline image 2باز خاطره دردناکه شاهپور علیرضا این قدر سنگنین  هست که باز با قرص آرامش بخش و قرص خواب آور  خودم را آرام می‌کنم، فقط می‌‌دانم ‌یک روز نوبت ما هم میرسه. و اون روز زیاد هم دور نیست. اون قدر زنده می‌مانم که عمری از آخوند بگیرم.

Inline image 2


Inline image 2
Inline image 1

Inline image 2