۱۳۹۵ دی ۹, پنجشنبه

گزارشی از دیدنی های شگفت انگیز طبیعت زیبای ایران .

تصورمان این است که برای تجربه یک سفر هیجان‌انگیز باید حتما پاسپورت و ویزا داشت و به جایی مثل قلب جنگل‌های آفریقا زد؛ غافل از اینکه ایران خودمان کم از این مکان‌های مهیج ندارد.

سفر به دره جن‌ها

در 30 کیلومتری طبس دره‌ای وجود دارد که بسیار زیبا و حیرت‌انگیز است. بومیان قدیمی آن‌جا را «کال جنی» یا همان دره جن‌ها نامیده‌اند و بعضی‌ها به خاطر عجیب‌بودن دره، آن را محل زندگی ارواح و جن‌ها می‌دانند. دره دارای دیواره‌های بلند و پرشیب است که البته واردشدن به آن بدون راهنما می‌تواند خطراتی به همراه داشته باشد. وجود تونل‌ها و خانه‌هایی به نام «خانه گبرها» در دل دیواره‌ها که برای سکنای زرتشتیان زمان خود ساخته شده است از دیگر جذابیت‌های این دره است. گفته می‌شود قدمت این دره به دوران ساسانیان بازمی‌گردد.

اگر تصمیم گرفتید به این دره سفر کنید، هیچ‌گاه به تنهایی این کار را انجام دهید. بومی‌های منطقه مسیر «کال‌جنی» را به خوبی بلدند و شما را همراهی خواهند کرد.

 کال‌جنی

گردش در باغ میوه‌های سنگیباغ سنگی

باغ سنگی یکی از جاذبه‌های سیرجان است. این باغ به «درویش‌خان اسفندیارپور» که مردی  کر و لال بود، تعلق دارد که با خانواده‌اش در ۴۰ کیلومتری سیرجان از طریق چوپانی و باغداری زندگی می‌کرد. او پس از اصلاحات ارضی در سال ۱۳۴۰ برای اعتراض به خاطر از دست دادن املاکش، دست از باغداری برداشت تا این‌که همه درختان زمین باقی‌مانده او (پس از تقسیم اراضی) خشک شدند. او به همه شاخه‌های درخت‌های میوه سنگ آویزان کرده بود و از آنها مثل میوه حقیقی مراقبت می‌کرد.

او سال 86 از دنیا رفت و پیکرش در همان باغ دفن شد؛ اما این باغ سنگی هنوز پابرجاست و خیلی‌ها از آن دیدن می‌کنند.

«گِل‌فشان» عجیب در چابهار


در 100 کیلومتری چابهار، کوه گل‌فشان «بندر تنگ» قرار دارد. اطراف این کوه را بیابانی همرنگ کوه و گِلی که از دهانه آن می‌جوشد و به اطراف پرتاب می‌شود فرا گرفته است. در بالاترین نقطه کوه، چاله‌ای به قطر کمتر از یک متر و به عمق حدود نیم‌متر وجود دارد که با گل پوشیده شده است. در فواصل زمانی حدود 10 تا 15 دقیقه، مقداری گِل با صدای خاصی شبیه به ترکیدن یک حباب از چاله خارج و به اطراف پراکنده می‌شود. احتمالا تمام این کوه در طول سال‌های دراز بر اثر فعالیت این چشمه ایجاد شده باشد.

گِل‌فِشان پدیده‌ای طبیعی است که طی آن گل و لای از زیر زمین به شکل چشمه‌وار به سطح زمین می‌رسد و شکل ماهوری بخود می‌گیرد.

گل‌فشان چابهار

لرستان و چشمه‌ای در «وقت ساعت»

چشمه «وقت ساعت» در  شهرستان دورود واقع شده‌است. این چشمه اسرارآمیز به این جهت «وقت ساعت» نامیده می‌شود که در فواصل زمانی خاص و به صورت کاملا طبیعی قطع و وصل می‌شود. یکی دیگر از زیبایی‌های چشمه «وقت ساعت» قرارگرفتن آن در غاری است که بعد از روان‌شدن از دل غار مسیری را طی و سپس به دامنه‌های کوه پریز سرازیر شده و جریان می‌یابد. این پدیده طبیعی در طول سال به قوت خود باقیست. برای همین، مدت قطع و برقرای جریان آب چشمه در فصول سال متفاوت و معمولا فاصله هر قطع و وصل از نظر زمانی و با توجه به فصول سال  بین ۴۵ دقیقه تا یک ونیم ساعت در نوسان است.
چشمه وقت ساعت

دره ارواح کجاست؟

«دره ارواح» یا «دره کول خرسان» دره‌ای زیبا و شگفت‌انگیز در 40 کیلومتری دزفول است. مسیر ورودی دره پوشیده از درختان مختلف و زیباست. جوشیدن چشمه‌های دیواره‌ای این دره به یک دره شگرف تبدیل کرده و باعث شده دره دارای آب دائمی، آبشار، آب‌چکان ، بیشه‌زار و انواع روییدنی‌های خاص باشد. گاه تنگه آن‌قدر باریک می‌شود که فقط امکان عبور یک نفر را دارد. دیواره‌های دو طرف گاهی در بالای سر به هم می‌رسند و گاه فقط روزنه باریکی دیده می‌شود. این دره در نهایت به رودخانه دز منتهی می‌شود و از آنجا با شنا یا قایق می‌توان به خشکی رسید. خیلی از محلی‌ها به این دره می‌گویند: «دره ارواح».


دره ارواح

جنگلی که جیغ می‌کشد

در روستای «سربرج» طرقبه جنگلی انبوه وجود دارد که هنگام تاریکی صداهای وحشتناکی از آن به گوش می‌رسد. منشاء صداهایی که در این جنگل شنیده می‌شود هنوز مشخص نیست؛ اما برخی از محلی‌ها این صداهای عجیب را متعلق به ملخ‌هایی که می‌دانند که به جنگل هجوم آورده‌اند.
جنگلی که جیغ می‌کشد

چشمه‌های پلکانی باداب‌سورت

چشمه‌های پلکانی «باداب‌سورت» ساری در ایران بی‌نظیر هستند. این باداب شامل چندین چشمه با آب‌های کاملاً متفاوت از لحاظ رنگ، بو، مزه و حجم آب است. چشمهٔ اول دارای آب بسیار شور و استخری با قطر حدود ۱۵ متر و عمق زیاد است. چشمهٔ دوم که در بالادست و شمال غربی این چشمه قرار دارد، ترش‌مزه و دارای آبی به رنگ قرمز و نارنجی است، در اطراف چشمه کمی رسوب آهن نشسته‌ است. جریان آب‌های رسوبی و معدنی این چشمه‌ها طی سال‌ها، در شیب پایین دست کوهستانی خود، صدها طبقه و ده‌ها حوضچهٔ پلکانی بسیار زیبا به رنگ‌های نارنجی، زرد و قرمز در اندازه‌های مختلف پدید آورده‌است. این طبقات و حوضچه‌ها در واقع جاذبهٔ اصلی و ویژگی منحصر به فرد چشمه‌های باداب سورت است. زیبایی این طبقات و محل ویژهٔ قرارگیری چشمه در دامنهٔ کوهستان و چشم‌اندازهای اطراف به ویژه در غروب تحسین‌برانگیز است.

باداب‌سورت

«بابا گرگر» برای بیماران گوارشی

در 18 کیلومتری شمال شرقی شهرستان قروه، چشمه‌ای جوشان و خروشان به نام «بابا گرگر» وجود دارد که دارای آبی با رنگ  مایل به سرخ است که بعضی مواقع به رنگ زرد مایل به لیمویی درمی‌آید. آب این چشمه به علت وجود املاح معدنی به ویژه گوگرد، رنگین است. ظاهراً این آب برای امراض سودایی و پوستی مناسب و در درمان سوء هاضمه و دیگر بیماری‌های دستگاه گوارش و نیز راشیتیسم و درمان تورم مؤثر است. 

۱۳۹۵ آذر ۲۶, جمعه

آلبوم نایاب از سفر محمدرضاشاه جوان به نیویورک .


روز 25 آبان 1328 شاه جوان ایران در اولین سفر رسمی خود به امریکا وارد واشنگتن شد و مورد استقبال هری ترومن رئیس جمهور وقت امریکا قرار گرفت؛ این سفر از آن جهت واجد اهمیت بود که امریکا پس از پایان جنگ جهانی دوم سعی داشت نفوذ خود در ایران را افزایش دهد.


به گزارش مجله تاریخ فرادید، اولین گام در افزایش روابط شاه و امریکا پس از جنگ جهانی در خرداد 1326 برداشته شد که شامل یک قرار داد 10 میلیون دلاری فروش سلاح به ایران می‌شد. شاه جوان در آن زمان سفرهای دوره ای خود به چند کشور اروپائی را برای محکم کردن پایه های قدرت انجام می داد که هری ترومن رئیس جمهور وقت امریکا او را برای سفر رسمی به این کشور دعوت کرد. 

مقارن با همین دعوت در 13 آبان 1328 هژیر وزیر دربار توسط فدائیان اسلام ترور شد و شاه مجبور شد تا تعیین ابراهیم حکیمی به نخست وزیری و عادی شدن اوضاع در کشور بماند.

سرانجام محمدرضاشاه در 24 آبان همان سال از تهران عازم امریکا شد و در فرودگاه واشنگتن مورد استقبال رسمی هری ترومن قرار گرفت. شاه سعی کرد در مدت اقامت در واشنگتن نظر مقامات امریکایی را برای جذب کمک های مالی بیشتر جلب کند. نتیجه اعلامیه مشترکی بود که به امضای ترومن و شاه رسید و بر اساس آن امریکا متعهد شد برای بازسازی ایران پس از ویرانی‌های جنگ جهانی در چهارچوب برنامه موسوم به "اصل چهار" کمک‌های مالی و فنی در اختیار ایران قرار دهد.

شاه 3 روز در واشنگتن ماند و سپس با اسکورت مخصوص عازم نیویورک شد. او قرار بود در این شهر با مقامات مختلف سازمان ملل دیدار و گفتگو کند؛ النور روزولت رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و همسر رئیس جمهور درگذشته امریکا یکی از همین چهره ها بود. النور روزولت که پس از مرگ همسرش از سوی هری ترومن به عنوان یکی از اعضای هیات نمایندگی امریکا در سازمان ملل منصوب شده بود پس از تشکیل کمیسون حقوق بشر این سازمان به عنوان رئیس این کمیسیون انتخاب شد. 

شاه جوان که در سفر امریکا قصد داشت وجهه حقوق بشری نیز از رژیم خود بسازد شخصا به دیدار النور روزولت- که چهره مورد قبولی در جامعه جهانی داشت- رفت. از جزئیات مذاکرات این دو اطلاعی در دست نیست اما "آلفرد آیزنشتد" عکاس امریکایی که در مدت اقامت شاه در امریکا از او عکاسی می کرد از لحظه خروج شاه از هتل "والدورف آستوریا" تا ورود وی به مقر کمیسیون حقوق بشر، استقبال النور روزولت و در نهایت بدرقه او را عکاسی کرده است. او حتی تصادف رخ داده در خیابان های نیویورک که یکی از موتورسیکلت های اسکورت شاه در ان مجروح شده را نیز عکاسی کرده است. این عکس ها برای نخستین بار است که در فرادید منتشر می شود.




تصاویر/ آلبوم نایاب از سفر شاه جوان به نیویورک


 * 5 ' H Ì 1/


تصاویر/ آلبوم نایاب از سفر شاه جوان به نیویورک

تصاویر/ آلبوم نایاب از سفر شاه جوان به نیویورک

 * 5 ' H Ì 1/

 * 5 ' H Ì 1/

 * 5 ' H Ì 1/

تصاویر/ آلبوم نایاب از سفر شاه جوان به نیویورک

تصاویر/ آلبوم نایاب از سفر شاه جوان به نیویورک

تصاویر/ آلبوم نایاب از سفر شاه جوان به نیویورک

۱۳۹۵ آذر ۱۸, پنجشنبه

21 آذر ماه , سالروز بازگشت آذربایجان به آغوش مام میهن بر همه میهن پرستان و عاشقان ایران گرامی باد .

چه آذرها بجان از عشق آذربایجان دارم
من این آتش خریدارش بجانم تاکه جان دارم
به بی پروائی من کس در این آتش نمیسوزد
من آن پروانه ,چون پروانه کی پروای جان دارم ؟
( عارف قزوینی )
درود بـه روان پـاک افسـران؛ درجـه داران و سربازان جانباخته و فـداکارارتش شاهنشاهی ایران  کـه
درراه میهن جان باختنــد؛ تا آذربایـجان وکـردسـتان را به ایـران بـازگـردانیـدند.درروز 3 شهریـورماه سـال 1320ایـران ازشـمال وجنوب مورد حمـله و تجـاوز قـرار گرفـت. پس از 3روز مقاومـت, اعـلام ترک درگیری صادر شـد.نیروهای مهاجم بـآسانی توانسـتند ایـران و پایتخـت آنـرا اشـغال نمایـند. در آذربایـجان پیشـه وری و یـارانش کـه از زنـدان آزاد شـده بودند حـزب توده را سـازماندهی نمـودنـد.درمـدت چهارسـال تسلط ایـن حزب برآذربایـجان جنایـات؛ کشـتار و فجایعـی مرتکـب شـدند؛ که تـاریـخ از آن شـرم دارد.درشـهریور ماه سال 1324 دولت شوروی می دیـد که جنگ به پایان رسیده؛ دیر یا زود باید نیـروهای اوخاک ایـران را تـرک کننـد. تصمیـم گرفـت به نام جنبش خودمختاری آذربایـجان درایـن اسـتان که هنـوز در اشـغال او بود؛ حکومـت خود مختاری درست کنـد وآنـرا وسیلـه اعمال فشـاربه دولـت ایران به منظـوربدست آوردن امتیـازنفـت شـمال قـراردهد. و در یـک زمان مسـاعد آنـرا جـز جمهوری های شوروی نماید. بـرای ایـن منظوربـودکـه فرقـه دمکـرات آذربایـجان تشکیـل شد.جعفرپیشـه وری درانتخابات مجلس ازسوی خلخال بوکالـت مجلس شورایملی انتخاب شـد؛ اما بدلیل سوابـق سـو سیاسی اعتبارنامـه اش ردشـد. واین بهانه ای بود کـه پیشه وری دستورات ارباب خود را در تجـزیه آذربایـجان آشکارا عملی سازد.پیشـه وری نخست منظور اصلی خود را در زیـر پوشـش الفاظ پنهان میداشت و شعار فرقـه دمکرات را چنیـن عنـوان کـرده بـود:آزادی داخلـی ومختاریـت ملـی آذربایـجان؛ همراه با حفـظ استقلال و تمامیت ایران؛ تا آذربایـجان بتوانـد در پیشـبرد فرهنـگ خود وتـرقی و آبادانی آذربایجان بـارعایـت قوانیـن کشـور؛سرنـوشـت خـودرا راسـا" تعییـن نمایـد.شوربختانه آن زمان هم چون زمان کنونی برخی ازنویسـندگان و روشنفکـران که خود را مصلح و خیرانـدیش می دانستند، بـال گشـودند و در جهـت سود شخصی و بهره برداری از کاسه ی شکسته شده، به کاسه لیسی پرداختند و چشم هـای خود را برروی منافـع ملی بسـتند و راه ستایشـگری و فریب توده های مـردم ایران را برگـزیدند و گفتنــد:چـه عیـبی داردکه ایـن آواز از فضای آذربایجان عزیـز بلند گردد. امروز در آذربایجان نیـروی مساعد پیـداشـده و قیـام کرده اسـت. اگـر در چهار گوشـه مملکت هم علم طغیـان برافراشـته شـود؛ لابـد همـه را ماجراجـو و متجاسـر خواهنـد خوانـد؛ اما نهضـت آذربایـجان ماجراجـوئی نیسـت؛ بلکـه مقـدمه یک نهضـت ملی است.به ایـن ترتیـب پیشـه وری زمیـنه افکار خائنانـه خودرا مهیـا دیـد و آشکارا خواسته خـودراچنیـن اعلام داشـت:شـعارما: آذربایـجان مال آذربایـجانیها اسـت. بایـداین شـعار جامـه عمل بپوشد؛ تحـت قیمومیـت ملـت دیـگری نخواهیـم رفـت.هیئت هـایی بیـن تهران و تبریـز در رفت و آمدبـود؛ آخریـن هیئت درخردادماه 1325 بریـاسـت پیشـه وری به تهران آمـد. و همچنین در برابر آن هیئتی به ریاسـت مظفرفیروزبه تبریـز رفـت و توافقنامه ای در 15 ماده بین نمایندگان دولت مرکزی و پیشه وری امضـا شـد که قسمت نظامی این موافقتنـامه چنیـن بود:
"اگـر دسـتم بـریـده شود؛ سـند تجـزیه آذربایـجان را امضـا نخواهـم کرد مـن درصـورت اجبار حاضـرم ازسلطنت کناره گیـری نمایم؛ اما عملی بر خلاف مصالـح مملکـت درجهـت ازهم پاشیدن ارتـش ایران مرتـکب نمی شـوم."
شاهنشـاه فرمان حملـه ارتش رابه آذربایـجان صـادرفرمودند. زنجان پس ازیک نبـردخونیـن سقوط کـرد. ولـی غلام یحیـی هنوز در قافلانـکوه مقاومت می نمود در ایـن زمان بود کـه پیشـه وری درتبریـز اعلامیه پشـت اعلامیه صادرمی کرد و نیروهای دولـتی را ازحملـه به آذربایـجان برحـذر می ساخـت.رادیـو آذربایـجان می گفت:" ما قصـرها را بر سـر کسانیکه فرمـان حمله را به آذربایـجان صادر کرده اند خـراب می کنیـم. فـداییـان دمـکرات ازهیـچ نیـرویی هـراس نـدارند. این بـار حساب خود را با غـاصبیـن آزادی ملـت ایران یکبـاره تصفیـه خواهیـم کرد. این است حـرف آخـرمـا: «مـرگ هسـت ؛ بـازگشـت نیســت.»
در 19 آذرماه سـال 1325 شـهر میانـه سقوط کـرد. غلام یحیـی با شماری از یـارانش از راه نمیـن و پیشـه وری از راه جلفـا بـه میهن اصلی خود (روسیه) بازگشتند و ثـابـت شـد کـه هـم مـرگ هسـت؛ وهـم بـازگشـت.بـه مـوازات پیشـروی ارتـش درتمـام شـهرهای آذربایـجان مـردم برعلیـه گروه های چپ بپا خواستند و تمامـی آنها را خلـع سلاح کرده و در دادگاه صحرایی مجـازات نمـودنـد.درزنـدگانـی اقـوام زنـده و ملتهایی که دارای گذشته ی روشن تاریخی هستنـد آثـار معجـزه آسـای غرور ملـی ریشـه پایـدار دارد؛ زیـرا بیشتر ملل در دوران زنـدگی؛ شکست را تجربه کرده اند اما آنهاییکـه از موهبـت غرور ملـی برخوردار بـودند؛ در زیـر آنهمـه فشـار و بدبختـی حـس ملیـت خود را فرامـوش نکـرده و بـه وظیـفه ملی خود رفتـار نمودند و توانسـتند اساس نیک نامی و افتخارات خود را از آسـیب های جبران ناپذیر جلوگیری کنند.با ورود ارتـش آرامـش و امنیـت به آذربایـجان برگشـت. آنهایی که خانـه و کاشانه خـود را رهـا کـرده و در شهرهای دیـگر متواری شـده بودند؛ به خانـه های خـود بازگشـتند و تـومار جمهـوری آذربایـجان و کـردسـتان بهـم پیچیـده شـد.عواملی که باعث باز گشت آذربایجان به دامن ایران شد عبارت بودند از : 
1- اراده مـردم غیـور آذربایجان بعنـوان مظهـر و نمـاد وحـدت ملـی 2- موقـع شـناسی و دیپلماسی درست و بجای محمدرضا شاه در اسـتفاده بهینه از نیـروهای مساعد ونـامسـاعد بیـن الملـی 3- فـداکـاری ارتـش شاهنشـاهـی، این سه عامل سبب شد تا ایـن روز تاریـخی و غرورانگیـز پشـتوانه افتخـارات ملـت ما گردد.
ایـن درس تـاریـخ اسـت ولـی ما از آن هیـچ نیاموختـه ایـم ودرس عبـرت نگـرفتـه ایـم. بجـای بررسـی اوضـاع گذشـته و عـلل پیدایـش آن؛ همه چیز را بفـراموشـی سـپردیـم و عاملیـن بدبختـی ها را نادیـده گرفتیـم.

۱۳۹۵ آذر ۱۴, یکشنبه

بله ما بیشماریم , امروز اتحاد فردا آزادی


درود بر آناکه با استقامت در برابر همه تلاطم ها و سنگ اندازی ها پس از گذشت نزدیک به 30 سال از این گردهم آئی هنوز بر عهد و پیمان خود وفادا ر مانده اند ... گوش کنیم شعار ها را بویژه شعار ( کجاست شاه ایران ) هم میهنان حاظر در سال را که پس اعلام اینکه آلمانها بخاطر روابطشان با جمهوری اسلامی از دادن اجازه ورود به شاهزاده برای حضور در این گردهمآئی خودادری کرده اند که سالن را به لرزه درآورده .. بله ما بیشماریم و و برپیمانمان استوار. امروز اتحاد فردا آزدی .



گرامی باد 21 آذر ماه ساگرد رهائی و بازگشت آذرآبادگان به آغوش مام میهن ایـــــران .



استاد محمد حسین شهریار که خود زاده آذرآبادگان بود با مشاهده  فرار جعفر پیشه وری سردسته فرقه دموکرات های ساخت استالین  با دارو دسته اش بسوی روسیه  چنین میگوید :
***************************************************************

هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود 
آن نمک نشناس ، بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام ودر به سر کوبید صاحب خانه را

خانه آبادان که جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان باد خزانی بسته باد
با سپاه اجنبی از خاک ایران میرود
خاتم جم گو به وقت آصف دوران قوام 
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت 
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر باز گردد چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده چکش از سر ما کنده شد 
لیک از رو مشکل این کوبنده سندان میرود
لیک از رو مشکل این کوبنده سندان میرود .

۱۳۹۵ آذر ۱۲, جمعه

دوباره میسازمت وطن . سیل خروشان عاشقان کورش در پاسارگاد هفتم آبان ماه 2555 / تصاویر

هرگز نخواب کوروش 

دارا جهان ندارد سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد

کارون ز چشمه خشکید البرز لب فروبست 
حتی دل دماوند آتشفشان ندارد 
دیو سیاه دربند آسان رهید و بگریخت 
رستم در این هیاهو گرز گران ندارد 

روز وداع خورشید زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد 

بر نام پارس دریا نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما تیر و کمان ندارد 

دریای مازنی ها بر کام دیگران شد
 
نادر زخاک بر خیز میهن جوان ندارد 

دارا کجای کاری دزدان سر زمینت 
بر بیستون نویسند دارا جهان ندارد 

آییم به دادخواهی فریادمان بلند است
اما چه سود اینجا نوشیروان ندارد 

سرخ  و سپید و سبز است این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس شیر ژیان ندارد 

کو آن حکیم توسی شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد 

هرگز نخواب کوروش ای مهر آریایی
بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد


سیمین بهبهانی


بر اساس برخی فیلم‌های منتسب به مراسم ناهيد شيد، (هفتم أبان 2555)  پلیس راهنمایی و رانندگی از حرکت خودروهای شخصی به سمت آرامگاه کوروش جلوگیری می‌کرده است. در این نگاره ها دیده می‌شود که برخی از شهروندان که خود را به این آرامگاه رسانده‌ بودند، در گرامیداشت کوروش شعار سر می‌دهند.
Iran | Bildergalerie Cyrus-Tage in Iran (anarpress)
·